برای بررسی دقیقتر این موضوع و تحلیل آخرین تحولات منطقه، سراغ نضال حماده، پژوهشگر جبهه مقاومت، نویسنده کتاب «سقوط دمشق» و خبرنگار لبنانی رفتیم. او در مصاحبهای اختصاصی با «جامجم» با اشاره به بازتولید جریانهای سلفی در خاورمیانه و نقش رسانهها در تحریف واقعیتها هشدار داد که خاورمیانه در آستانه تحولات بزرگی قرار دارد و آینده آن با سوریه گره خورده است. نضال حماده با انتقاد از عملکرد رسانههای عربی و غربی در پوشش جنگ غزه، شبکههای اجتماعی را بهعنوان تنها منبع قابل اعتماد اطلاعات معرفی کرد و خواستار بازسازی جبهه رسانهای مقاومت با بهرهگیری از هوش مصنوعی شد. متن کامل این مصاحبه را میخوانیم.
با کاهش قدرت سازماندهی داعش در عراق و سوریه، برخی بر این باورند که تهدید جریانهای سلفی به پایان رسیده است. آیا با این ارزیابی موافق هستید یا اینکه خطر بازگشت این گروهها یا بازتولید آنها همچنان پابرجا و جدی است؟
فکر نمیکنم جریانهای سلفی قدرت خود را از دست داده باشند. برعکس، آنها اکنون بر دمشق سلطه دارند. هر کسی که گمان میکند جولانی با ظاهر و پوشش تازهاش تغییر کرده، سخت در اشتباه است. او همچنان همان جولانی پیرو اندیشههای سلفی است. جولانی پیش از آنکه به جبههالنصره بپیوندد، در صفوف داعش بود. بنابراین تفاوت این گروهها تنها در عرصه سیاست است، نه در ماهیت و اندیشه.
جولانی نخستین پیامی که برای ابوبکر البغدادی فرستاد، این بود: «باید دولتی تشکیل دهیم حتی اگر تنها بر یک محله از یک شهر حاکم باشیم. باید خلافت را آغاز کنیم حتی اگر در همان محله محدود، ساختار حکومتی ایجاد کنیم».
او امروز چنین دولتی را ایجاد کرده و اکنون سلفیها در سوریه بهمعنای واقعی کلمه دارای یک دولت شدهاند. بازتولید این جریان نیز کاملا آشکار است. همانطور که آمریکاییها در دهه ۱۹۸۰ در افغانستان چنین کردند، اکنون نیز همان روند را در مناطقی مانند هند و مرزهای هند و پاکستان دنبال میکنند. آنها جنگ را بازتولید میکنند همانطور که در سوریه انجام دادند.
این روند با خروج آمریکا از افغانستان همزمان شده است. آنها در حال بازتنظیم موقعیت خود برای جنگ احتمالی با چین هستند. بنابراین از خاورمیانه آغاز کردند. ابتدا با فروپاشی از طریق جنگ «طوفانالاقصی»، سپس درگیری با لبنان و حالا با فروپاشی نظام در سوریه به منطقه مرزی پاکستان و افغانستان رسیدهاند. سلفیها نیز همچون دوران حمله شوروی به افغانستان بار دیگر بازتولید شدهاند.
پیشتر انتقادات جدیای به عملکرد رسانههای عربی مانند الجزیره و العربیه وارد کردهاید. در دوران «جنگ روایتها» که امروز در آن بهسر میبریم، کدام رسانهها را صادقتر میدانید و کدام را خطرناکتر ارزیابی میکنید؟
صادقانه بگویم تمام رسانهها دچار خطا هستند. امروزه تنها چیزی که میتوان به آن اعتماد کرد، شبکههای اجتماعی مانند یوتیوب، تیکتاک، توئیتر و واتساپ است؛ رسانههایی که از طریق تلفنهای همراه در دست مردم قرار دارند. هر کسی میتواند صحنهای را ثبت کرده و آن را به میلیونها نفر ارسال کند درحالیکه تلویزیونها هر چیزی را پخش نمیکنند. هر رسانه، بسته به منافع خود، حقیقت را تفسیر میکند و ما دیگر نمیتوانیم تشخیص دهیم چه کسی صادقتر یا دروغگوتر است.
ما اکنون در عصر شبکههای اجتماعی زندگی میکنیم اما با کمال صراحت باید بگویم در این عرصه شکست خوردهایم. آمریکا بسیار جلوتر از ماست و حتی برخی کشورهای عربی هم از ما جلوترند. سلفیها به شکل گستردهای در این فضا فعالند. ما باید حضوری فعالتر داشته باشیم. حتی در زندانها متخصصانی داشته باشیم و در رسانهها دورههای آموزشی راهاندازی کنیم چراکه در این زمینه عقب ماندهایم.
هیچ رسانهای امروز اعتباری ندارد. من در خانهام تلویزیون ندارم. چون جعل در رسانهها آشکار و همهجا گسترده است. پول نقش زیادی در جعل رسانهای و نفوذ رسانهای دارد. هوش مصنوعی نیز نقش بزرگی در جعل دارد اما میتوان آن را شناسایی کرد. نه هنگام استفاده نظامی در جنگ بلکه در جعل واقعیتها.
امروز حتی یک تلفن همراه ساده اندرویدی میتواند واقعیت را ثبت کند و هیچکس نمیتواند آن را انکار نماید؛ مانند جنگ غزه. هوش مصنوعی نمیتواند جنایات و کشتار را انکار کند اما وارد دورهای شدهایم که فناوری میتواند برای تحریف واقعیت و بازی با حقیقت استفاده شود. با این حال میتوان در برابر آن ایستادگی کرد بهشرط آنکه برنامه، سیاست و تجربه لازم برای مقابله وجود داشته باشد نه با هرجومرج و بینظمی.
در کتابهای شما بارها به «صنعت دروغسازی و تحریف اطلاعات توسط جریانهای عربی غربزده» اشاره شده. با گسترش هوش مصنوعی و پیشرفت ابزارهای رسانهای نوین، آیا بر این باور نیستید که این پروژه وارد مرحلهای خطرناکتر شده است؟
رسانههای عربی و غربی در پوشش جنگ غزه کاملا ناکام بودند. نگاهی به العربیه بیندازید. حتی الجزیره نیز حقیقت را کامل نشان نمیدهد و زهر را در عسل میریزد. هیچ رسانهای بهطور حرفهای جنگ غزه را پوشش نداد بلکه هرکدام آن را مطابق منافع خود نشان دادند. رسانههای عربی در این عرصه شکست خوردند.
چگونه عملکرد رسانههای عربی و غربی را در پوشش جنگ غزه ارزیابی میکنید؟ آیا آنچه امروز شاهدش هستیم، امتداد همان پروژهای است که در کتابتان «صنعت شاهدان دروغین» آن را تحلیل کردهاید؟
بیتردید، بله. این پروژه از قرن گذشته همچنان ادامه دارد و هنوز به پایان نرسیده و دنبال سرنگونی نظام در ایران است. ۳۰سال پیش نیز چنین هدفی در سوریه دنبال میشد. منطقه بار دیگر اشغال شده و پایگاهها و ناوگانهای نظامی آمریکا در آن مستقرند. دونالد ترامپ در قطر و امارات پایگاههای نظامی بزرگی ایجاد کرده است. بنابراین پروژه غربی هنوز تمام نشده و در جنگ طوفانالاقصی حتی قدرتگرفته و گسترشیافته است.
متأسفانه برخی کشورهای عربی نیز در این پروژه نقش ایفا میکنند. رسانههایی که از آنها حمایت میکنند آشکارا بخشی از این پروژه هستند. آیا الجزیره یا العربیه رسانههایی مستقلند؟ هرگز. حتی رسانههای لبنان نیز مستقل نیستند. این رسانهها یا مستقیم در خدمت پروژههای غربند یا از آن تأثیر میپذیرند یا غیرمستقیم درراستای آن عمل میکنند. در نتیجه فضای رسانهای دیگر در اختیار جبهه مقاومت نیست. به همین دلیل است که در شبکههای اجتماعی نیز شکست خوردهایم.
در جنگ غزه تعداد بیسابقهای از خبرنگاران فلسطینی کشته شدند. به نظر شما چرا اسرائیل تا این حد بهطور سیستماتیک خبرنگاران را هدف قرار میدهد؟ آیا هدفش صرفا خاموش کردن صدای مقاومت است یا آنکه این رفتار ابعاد پیچیدهتری نیز دارد؟
آنچه در غزه رخ داد، نماد یک تحول بزرگ تاریخی بود اما رسانههای عربی و بینالمللی آن را آنگونه که باید پوشش ندادند. حقیقت جنگ در میدان نبرد بود اما رسانهها آن را پنهان کردند. چه کسی آن را آشکار کرد؟ مردم. همان مردم عادی که بدون آموزش یا تجهیزات حرفهای اما با اراده و شجاعت، صحنهها را ثبت کردند.
بنابراین امروز حقیقت را مردم نشان میدهند، نه رسانهها. هوش مصنوعی هم وارد میدان شده و باید آن را جدی گرفت. آینده به آن وابسته است. نباید از آن ترسید بلکه باید آن را فهمید، آموخت و در خدمت حقیقت و مقاومت بهکار گرفت.
متأسفانه هنوز برنامهای برای بهرهگیری از هوش مصنوعی در مقاومت وجود ندارد. ما به بازسازی جبهه رسانهای و به آموزش و سرمایهگذاری نیاز داریم. ما به نسل جوانی نیاز داریم که در تیکتاک، توئیتر، یوتیوب و اینستاگرام به جنگ رسانهای بپردازند. جنگ امروز تنها جنگ اسلحه نیست بلکه جنگ رسانههاست. ما باید از نو آغاز کنیم.
وقتی ما روزنامهنگاران، تصویر را پنهان میکنیم حقیقت را نیز پنهان میکنیم؛ و این همان چیزی است که تاکنون رخ داده. واقعیت مخفی شده، نه بیشتر و نه کمتر.
کنار گذاشتن مبارزان مقاومت از صحنه رسانه، بخشی از یک پروژه حرفهای است: قتل روزنامهنگاران مقاوم، برای جلوگیری از بازتاب حقیقت و تضعیف روحیه مقاومت. خبرنگاری که در جنوب لبنان یا غزه در میدان نبرد حضور دارد، یک رزمنده واقعی مقاومت است. دوربینش سلاحی در دست اوست؛ سلاحی مؤثر علیه دشمن صهیونیستی.
کشتار روزنامهنگاران مقاومت، با هدف پنهانسازی حقیقت و روحیه مقاومت انجام میشود. بله، جنگ خطرناک است و همه را تهدید میکند: سرباز، رزمنده و خبرنگار اما مطبوعات در این نبرد حیاتی برای ملت، باید همه فداکاری ممکن را انجام دهند.
در پایان، آینده خاورمیانه را از نظر سیاسی چگونه میبینید؟ آیا امیدی به شکلگیری نظم منطقهای جدید بدون دخالت قدرتهای خارجی وجود دارد؟
آینده جنگ سوریه، سرنوشت جنگهای آینده را رقم خواهد زد. اکنون با هجوم آمریکا به منطقه و پیشرفت چشمگیرش در این نبرد، با طرحی از خاورمیانه جدید مواجهیم که اسرائیل میکوشد آن را تحت سلطه خود درآورد. اسرائیل بهتنهایی چنین توانی ندارد. به همین دلیل آمریکا با کشتیها، زیردریاییهای هستهای و سربازانش به منطقه آمده و با دریافت پول از کشورهای عربی آنها را تضعیف کرده است.
شاید اکنون در شرایط دشواری باشیم اما در میانمدت، ملت ما قطعا بیدار خواهد شد و چهره خاورمیانه تغییر خواهد کرد. آمریکا در آینده نزدیک جایی در این منطقه نخواهد داشت. آمریکا دنبال جنگ با چین است و دو سال دیگر وارد آن خواهد شد. ما باید از این فرصت استفاده کنیم و در این مسیر، آمریکا را که تضعیف شده از میدان خارج کنیم. اگرچه امروز دوران سختی را میگذرانیم اما آینده میتواند روشنتر باشد.
در مورد مذاکرات هستهای ایران و آمریکا میگویم ایرانیها باید فعلا شرایط دشوار را تحمل کنند چراکه آمریکا درگیر تقابل راهبردی با چین است. این تقابل میتواند زمینهساز اشغال و تخریب کشورها توسط آمریکا شود اما همانطور که جنگهای عراق و افغانستان نشان داد، آمریکا توانایی مدیریت بحران یا اداره مناطق اشغالی را ندارد. با این حال احتمال ورود آمریکا به جنگ با چین بسیار بالاست.
بدون تردید ما هیچ علاقهای به درگیر شدن چین و روسیه و آمریکا نداریم. معتقدم طی یکی دو سال آینده شرایط بهسمت بهبود پیش خواهد رفت. بنابراین ایرانیها باید در زمینه موضوع هستهای تا حد امکان به توافق برسند و از تنش و درگیری اجتناب کنند. بگذاریم آمریکا با قدرتهای بزرگی مانند چین درگیر شود همانگونه که روسیه وارد جنگ با اوکراین شد. ما نباید درگیر جنگ دیگری در منطقه شویم.
در مورد جنگ غزه مجبور به ورود شدیم اما هیچ دلیلی وجود ندارد که ایران وارد جنگ جدیدی شود. امیدوارم مسئولان ایرانی به این واقعیت آگاه باشند که جنگ به سود ما نیست و آمریکا هماکنون درگیر چین است. بهتر است اجازه دهیم این نبرد ادامه یابد و فقط نظارهگر باشیم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گلستان جعفریان معتقد است نقش زنان در جنگ و مقاومت هنوز به اندازه کافی در ادبیات دیده نشده است
نضال حماده، پژوهشگر لبنانی جبهه مقاومت و نویسنده کتاب «سقوط دمشق» در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
امیررضا واعظی آشتیانی در گفت و گو با جام جم آنلاین ؛
در گفتوگوی اختصاصی روزنامه «جامجم» با عضو شورای سیاسی جنبش امل و نماینده پارلمان لبنان عنوان شد